وارث در معنای لغوی یعنی: کسی که اموال و اشیای متوفا به او منتقل می شود، اما کاربرد این واژه محدود به این معنا نیست زیرا ارث تنها به اشیا و اثاثیة میت گفته نمیشود، بلکه به اوصاف و سرمایه های معنوی و صفات عالی هم اگر به دیگری برسد، ارث اطلاق میشود. مثلاً میگویند فلانی وارث تجربه هشتاد سالة استادش است یا فلانی شجاعت و سخاوت را از پدر یا جدش به ارث برده است .
در قرآن مجید آمده است: «و ورث سلیمان داود و قال یا ایها الناس عُلِّمنا منطق الطیر و اُوتینا مِن کلِّ شئ إنّ هذا لهو الفضل المبین؛ سلیمان از داوود ارث برد و گفت: ای مردم! خداوند به ما زبان پرندگان را تعلم فرمود و از هر چیزی عنایت فرمود. در این تعلیم و عنایت او فضل آشکار است». (1) حضرت سلیمان مال و دولت و ملک و نبوت و علم داوود را به ارث برد. (2)
در کافی روایت شده که امام صادق(ع) فرمود : «إنّ داود ورث الانبیاء و إنّ سلیمان ورث داود و إنّ محمداً (ص) ورث سلیمان و إنّا ورثنا محمداً(ص) و إنّ عندنا صحف ابراهیم و الواح موسی؛ داوود از پیامبران ارث برد و سلیمان از داوود ارث برد و محمد(ص) از سلیمان و ما از محمد ( ص ) و نزد ما صحف ابراهیم و الواح موسی است».
نیز در روایتی که شیعه و سنی نقل کرده اند پیامبر اکرم (ص) به علی(ع) فرمود : « تو برادر و وارث منی» گفت: یا رسولالله، چه چیز تو را از تو ارث میبرم؟ فرمود: آن چه را پیامبران پیش از من به ارث گذاشتند...) کتاب خدا و سنت پیامبر».(3)
در این روایت به کتابهای آسمانی و سنت های پیامبران ارث اطلاق شده و به کسی که به آنها آگاه است، وارث گفته شده است.
در زیارتنامه های امامان (ع) به آنان وارث پیامبران اطلاق شده، از جمله در زیارت جامعه کبیره (که از نظر متن و سند از بهترین و کامل ترین زیارتها است) می خوانیم: «السّلام علی ائمه الهدی و مصابیح الدجی و ... ورثه الانبیاء...؛ درود بر شما پیشوایان هدایت و چراغهای درخشان و ... و وارثان پیامبران.»(4)
بنابراین وقتی به امام حسین (ع) وارث پیامبران گفته میشود، پیداست که ارث مادی و مالی نیست، زیرا اوّلاً: هنگامی که در پیشگاه مقدسش برای زیارت می ایستیم و این کلمات را بر زبان جاری میکنیم، به قصد تعظیم و تجلیل از مقام شامخ او است، نه خبر دادن از این که چه اموالی را از پیغمبران به ارث بُرد!
دوم: اگر هم مالی از پیغمبران باقی مانده بود، زمانی طولانی بین آدم و دیگر پیامبران با امام حسین (ع) است و میبایست به بازماندگان مستقیمشان می رسید، نه امام حسین، پس باید معنای دیگری را جستجو کرد. با اندکی تامل در می یابیم که میراث ظاهری و مادی مراد نیست بلکه مجد و عظمت و مقام معنوی و خلیفة اللهی است.(5)
وراثت حسین(ع) از انبیا و اوصیا برای آن است که خط جهاد در راه حق و مبارزه با باطل و ستم و طاغوت، سرلوحة دعوت همه انبیای الهی بوده، کربلا تجلیگاه درگیری حق و باطل است. عاشورا حضور دوبارة آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی(ع) در قلة فریادگری و هدایت است. این که حسین را وارث آدم(ع) میخوانیم و زیارت وارث را با سلام بر آن پیمبران الهی آغاز میکنیم، برای همین است؛ یعنی نقطة اتصال همه حرکتهای الهی و انقلابهای خدایی ، به صورت تجسم دوبارة پیامبران و اوصیا در لحظههای خورشیدی عاشورا و واقعیت سرشار کربلا.(6)
از سوی دیگر قرآن مجید یکی از اهداف بعثت پیامبران را قیام برای عدالت اجتماعی یا آماده کردن زمینه برای آن میداند: «لقد ارسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط؛ پیامبران را با دلائل روشن فرستادیم و با آنها کتاب و میزان نازل کردیم تا مردم برای برپایی عدالت قیام کنند».(7) در زیارت امام حسین(ع) میخوانیم: «أشهد أنّک قد أمَرتَ بالقسط و العدل و دعوت إلیهما؛ گواهی دهم که دستور به عدل و داد فرمودی و مردم را به آن دعوت کردی».(8)
از این رو میتوان نتیجه گرفت: تلاش برای برپایی عدالت اجتماعی و مبارزه با ستم، رسالت همةانبیا و میراث مشترک رسول الهی است و حسین بن علی(ع) به دلیل دعوت به عدل و مبارزه با بی عدالتی، وارث همة انبیا است.
زیارت وارث که امام حسین را وارث حضرت آدم و دیگر پیامبران معرفی می کند، به ما می آموزد که امام رسالت تاریخی همة ادیان توحیدی را بر عهده دارد و امامت امتداد رسالت الهی است. امام بر اثر قرار گرفتن در مقطع حساس تاریخ و اوج اختناق اموی و خودسری های یزید (که تصمیم داشت حق و حقیقت را از بین ببرد و وحی را به تمسخر گرفته و رسالت را باور نداشت) احساس کرد همة رسالت های پیامبران بر دوش اوست و نباید اجازه دهد پیوند زمینیان با آسمان قطع گردد و بشر به عصر جاهلیت باز گردد. عاشورا نقطه اوج نبرد مکتب توحید با شرک و تجلیگاه یکتا پرستی ابراهیمی و باطل کننده شرک نمرودی بود. امام حسین ( ع ) وارث رسالت انسان سازی، قیام برای پیروزی حق بر باطل و هدایت بشر به کمال بود که میراث همه پیامبران الهی است .
پی نوشتها:
1. نمل(27 ) آیه 16.
2. تفسیر اطیب البیان، ج10، ص 119؛ تفسیر نمونه، ج17، ص 119.
3. بحارالانوار،ج38، ص 154؛ ینابیع المودة، ج1، ص 177.
4. التحقیق فی الامامه و شؤونها، عبدالطیف البغدادی، ص 228.
5. این مضمون از عبارت «السلام علیک یا وارث آدم خلیفةالله» قابل برداشت میباشد.
6. جواد محدثی، فرهنگ عاشورا، ص 460.
7. حدید (57) آیه 25.
8. مصباح کفعمی، ص 491.